بر اساس این فرضیه تأثیر حجامت شبیه خونگیری وریدی است با این تفاوت که خون حجامت خون مویرگی است و به همراه آن مایع لنف نیز خارج میشود و با تخلیه مقداری خون، باعث اصلاح غلظت آن و تخلیه مواد زائد میشویم و روشن است تغییرات غلظت آن که در حالات مختلف فیزیولوژیک (مثل حاملگی) و پاتولوژیک (مثل پلی سیتمی و لوسمی) روی میدهد تأثیر زیادی بر مقاومت محیطی در برابر جریان خون و در نتیجه خون رسانی بافتی دارد.
مواضع حجامت ارتباط بسیار نزدیک با محل تجمع سیستم لنفوئید و غدد لنفاوی دارد. در ناحیه بین دو کتف که منطقه حجامت عام است، از دو طرف غدد لنفاوی آگزیلاری[9](زیر بغلی) و از بالا غدد گردنی و نزدیکتر از این دو، غدد زنجیرهای و وسیع مدیاستن و مجرای توراسیک[10] (قنات صدری) قرار دارد.
در صورت نفوذ میکروب و هر گونه آنتیژن، سلولهای ایمنی بصورت بسیار قوی و شدید با عامل مهاجم به نبرد پرداخته، آن را مغلوب میکنند.
در ناحیه کمر غدد لنفاوی اینگوینال[11] و نیز غدد لنفاوی پاراورتبرال[12] وجود دارد که لشگرگاههای دفاعی بیماریهای آمیزشی و اندام تحتانی و بدخیمیهای ناحیه ژنیتال(تناسلی) اند.
محل حجامت سر، ارتباط نزدیکی با لنف نودهای گردنی دارد.
هر بار حجامت باعث ترشح فاکتورهای التهابی و فعال کننده سلولهای ایمنی در خون میشود که در نتیجه تکرار این عمل با یک برنامه منظم میتواند بدن انسان را در برابر بیماریهای مختلف مصون نگهدارد.
همچنین میتوان امیدوار بود که حجامت وسیلة مناسبی برای درمان بیماریهای عفونی، سرطان و نیز بیماری اتوایمیون که طب رایج غربی در مقابل آنها درمانده است ، باشد. زیرا سلولهای سرطانی و ژنهای پروتوانکوژن دائماً در بدن ما فعّال میشوند و به وسیله سیستم ایمنی آنها مهار میشوند و یکی از علل ابتلای به سرطان در افراد مسن ضعف سیستم ایمنی میباشد.
افزایش آهن خون نقشی حساس و محوری در بروز سکتههای قلبی بازی میکند . در پژوهشی که روی 2000 نفر از افراد بین 42 تا 60 ساله انجام گرفته است 51 نفر آنها در این مدت زمان پژوهش دچار سکته قلبی شدند و در همه آنها مقدار آهن خون بیش از حد متعارف و معمول گزارش شده است و فشار خون و کلسترول بالا از عوامل درجه دوم به حساب میروند.
وجود آهن اضافی باعث شتاب گرفتن ایجاد پلاکها و مسدود شدن شریانها و بوجود آمدن سلولهای هموسیدرین در قلب( سلولهای نارسایی قلبی) میشود و این آهن اضافی یک سری فعل و انفعالات زنجیرهای مهلک و مرگبار را راهاندازی میکند که هنگام بروز یک حمله قلبی، تعداد بیشماری از سلولهای ماهیچة قلب را به سرعت نابود میکند، میزان متعادل آهن خون(فریتین) حدود mg/Lit 200 میباشد خوردن مواد گوشتی بیش از حد باعث بالا رفتن مقدار آن در سرم خون میشود.
بر اساس این گزارش علت اینکه سکته قلبی در زنان قبل از یائسگی کم بوده و بعد از یائسگی به سرعت نمودار میشود این است که خانمها در طی عادت ماهیانه(Period) بطور مرتب از بدن خود، خون دفع میکنند و بدین طریق مقداری از آهن خون آنها کاسته میشود.
بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که داشتن یک برنامه منظم حجامت در طول زندگی میتواند با کاهش میزان آهن سرم از سکتههای قلبی، مغزی و حوادث عروقی مثل ترومبوز پیشگیری کند.
هنگامی که جدار اندوتلیوم عروق آسیب میبیند سیستم انعقادی فعال شده و با ایجاد لخته جلوی خونریزی را میگیرد اما همین لخته میتواند عامل یک ترومبوز و در نهایت انفارکتوس شود، لذا در بدن انسان یک سیستم فیبرینولیتیک وجود دارد که به راحتی لخته ایجاد شده در عروق را از بین میبرد.
عامل اصلی این سیستم آنزیم پوتئولیتیک قوی بنام پلاسمینوژن است که در حالت طبیعی غیر فعال است. بنابراین اگر هر چندگاهی به وسیله حجامت، سیستمهای هومئوستاز خون را در تعادل مثبتی برای برتری مواد ضد انعقادی نگهداریم میتوانیم از بروز آترواسکلروتیک آمبولی، ترومبوز و سایر بیماریهایی که عامل آنها انسداد عروق است پیشگیری کنیم.
صدمات مکانیکی به 3 طریق میتوانند باعث همولیز سلولهای قرمز پیر و فرسوده شوند:
هنگامی که گلبولهای قرمز در عروق کوچک از روی سطوح برجسته استخوانی عبور میکنند در معرض فشار خارجی ناشی از فعالیتهای فیزیکی قرار میگیرند.
هنگامی که گلبول قرمز از میان یک گرادیان فشار ایجاد شده مانند دریچه مصنوعی میگذرند ممکن است تخریب شوند.
وقتی که فیبرین در گردش خون میکرو واسکولار رسوب کند، سبب فشار فیزیکی بر گلبولهای
قرمز و پاره شدن آنها(Shear Stress) میشود. در حجامت فشاری که لبة لیوان در اثر بادکش بر پشت وارد میکند باعث ایجاد کانال تنگی برای عبور گلبولهای قرمز میشود (مکانیسم اول) از طرفی با توجه به اختلاف فشاری که در اثر خلاء داخل لیوان ایجاد میشودگلبولها را با Shear Stress حاصل از برخورد رگ در تنگنا قرار داده و تخریب میکند(مکانیسم دوم) این دو فرایند باعث تصفیه خون از گلبولهای فرسوده و پیر میشود.
اگر این عمل صورت نگیرد ممکن است گلبولهای فوق در میکروواسکولارهای اعضاء دیگر با فیبرین رسوبی متلاشی شوند و باعث انسداد عروقی در ارگانهای مختلف نظیر قلب، مغز و … و در نتیجه محرومیت از تغذیه صحیح و اکسیژناسیون در این اعضاء شوند.
بادکش حجامت باعث ایجاد پر خونی و افزایش جریان خون در بافتهای مواضع حجامت میشود و بدیهی است که پر خونی و احتقان تبعات مثبتی برای عضو آسیب دیده خواهد داشت چرا که یکی از فاکتورهای مهم در التیام زخم، تغذیه و اکسیژناسیون صحیح بافت مربوطه است و بنابراین هرچه به عضو آسیب دیده خون بیشتری برسد، سرعت ترمیم آن بیشتر میشود.
این فرضیه توجیه کنندة اثر درمانی حجامت بر دردهای استخوانی ناشی از آرتروز و استئوپروز و … میباشد.
رابطه حافظه و تغذیه از دیدگاه طب سنتی
احتمالا با دانشآموزان باهوش و زرنگی که به هنگام امتحانات دچار فراموشی شده و هرچه را که خواندهاند از یاد میبرند، برخورد کردهاید. شیوههای گوناگونی برای تقویت حافظه وجود دارد. کارشناسان تغذیه نیز رژیمهای غذایی مختلفی را برای تقویت حافظه پیشنهاد میکنند.
طب سنتی ایران نیز با نگاهی عمیق به این موضوع پرداخته و ثابت کرده است که رابطه مستقیمی بین نوع تغذیه و حافظه آدمی وجود دارد. روانشناسان و پزشکان آلوپاتیک استرس را عامل اصلی این عارضه عنوان میکنند، در حالی که درمان استرس به تنهایی به بهبود شرایط کمک نمیکند.
پیشینیان میپنداشتند که مواد غذایی در اثر ترشحات دهان، معده، رودهها، کبد و لوزالمعده دچار تغییرات و استحالاتی شده و سرانجام به صورت کشکاب درمیآید. کشکاب از راه رودهها ومعده جذب و به وسیله عروق به کبد میرود. کبد در اثر اعمال طبیعی خود آن را پخته و یا تغییراتی به ۴ شکل متفاوت در میآورد.
بدن انسان از ۴ خلط تشکیل شده که هر یک به نوبه خود وظایفی در بدن دارند که به شرح زیر است:
▪ گونه اول که مانند گل کدر، تار و سنگین است سودا نامیده میشود. سودا طبعی سرد و خشک دارد. افزایش سودا در بدن لاغری، تیرگی رنگ پوست (متمایل به سیاهی)، غلظت خون، سوزش معده، اشتهای کاذب و فزونی فکر و خیال را به همراه دارد. و رویاهای شخص در خواب توام با وحشت و تاریکی است.
▪ بلغم، ماده لزج سفید رنگی است که نسبتا سبکتر بوده و روی سودا قرار میگیرد. افزایش بلغم موجب سپیدی، نرمی و سستی پوست، ضعف گوارش، آروغ ترش، خواب بسیار، کندی حواس، ریزش لعاب دهان و آب بینی رقیق و غیر سوزان میشود. شخص در خواب و رویا باران، برف و آب میبیند. قدما طبیعت چنین فردی را سرد و تر مینامیدند.
▪ خلط سوم ماده قرمز رنگی است که خون نامیده میشود. خون بدون هیچ تغییری و بلاواسطه صرف تغذیه بدن میشود. چنانچه اندازه این خلط در بدن بیش از حد طبیعی باشد؛ رنگ بدن به سرخی گراییده و شخص احساس میکند زبانش سنگینتر شده است. سستی و کاهلی اعضا، دهاندره و خمیازه، کندی حواس، بروز برخی جوشها در بدن، گاهی خونریزی لثهها و بینی از عوارض افزایش خلط خون در بدن است. در این حالت رویاهای شخص سرخ و خونین است و طبیعت بیمار گرم و تر.
▪ خلط چهارم ماده زردرنگی است که از دیگر خلطها سبکتر بوده و صفرا نام دارد. اگر صفرا از حد خود تجاوز کند رنگ بدن و چشمها به زردی گراییده، بینی خشک و زبان نیز زبر و خشک میشود. تشنگی، تهوع، قی، سوزش معده و بیمیلی به غذا از سایر عوارض افزایش خلط صفرا در بدن است. خواب شخص نیز با مناظری از گرما و آتش توام است. در چنین حالتی طبیعت بیمار گرم و خشک است.
● اثرات بلغم در مغز
همانطور که گفته شد قدما معتقد بودند افزایش رطوبت و سردی در مغز باعث سستی و تنبلی دماغ، کندی ذهن، تفکر و حواس شده شخص را به فراموشی دچار میکند. هر قدر رطوبت و خلط بلغم در سر بیشتر جمع شود، به همان نسبت فراموشی افزایش، تیزهوشی و قوه ادراک کاهش مییابد به طوری که شخص کاملا فاقد هرگونه فهم و شعور میگردد. در این حالت فراموشی با سنگینی سر و ترشحات بینی همراه است.
بهعلاوه وجود رطوبت در سر موجب سرگیجه، تشنج، سکته، صرع و … میگردد. طبیعی است از بین بردن رطوبت، عوارض گفته شده را از بین میبرد.
خوردن بعضی از غذاها که اصطلاحا سرد و تر نامیده میشوند، موجب تولید رطوبت و بلغم در بدن میشود. برخی از غذاهای سرد و تر عبارتند از: ماست، خیار، هندوانه، کاهو، آلو، اسفناج، نارنج، پرتقال، برنج، گوشت گاو، گوشت بز، گوشت خروس.
افرادی که طبیعت معتدل دارند با خوردن غذاهای سرد و تر، طبیعتشان به سردی و تری متمایل میشود و اگر خوردن غذاهای سرد و تر چند روز ادامه داشته باشد سستی، تنبلی و ضعف قوه تفکر در آنها پدیدار شده، به فراموشی دچار میشوند.
گاهی دانشآموزان زرنگ، یک روز پس از درس معلم، علیرغم آن که به اندازه کافی تمرین کرده و به حافظه خود نیز اطمینان دارند، آموختههایشان را از یاد میبرند. بررسیها نشان داده، این دانشآموزان شب قبل، برنج و ماست مصرف کردهاند.
در این حالت ماست و برنج در بدن رطوبت و سردی ایجاد کرده، در کلاس درس به واسطه هیجان عصبی، رطوبت به مغز روی آورده، رابطه مراکز حافظه و تکلم را کند و سپس قطع نموده است. هنگام سکته مغزی نیز همین اتفاق میافتد با این تفاوت که در اینجا رطوبت دور مراکز حافظه و تکلم را گرفته، مانع جریان ارتباطی بین آنها شده ولی خرابی ایجاد نکرده است.
شایسته است اولیای دانشآموزان به طبیعت فرزندانشان و تاثیر غذاهای گوناگون در جسم، روحیه و جان آنها توجه داشته باشند. همچنین باید بدانند که غذاهای مختلف اثرات متفاوتی به روی ترشحات غدد درونی و کارکرد آنها دارند.
1ـ قرآن کریم.
2ـ نهجالبلاغه.
3ـ بحارالانوار ، ج 62، چاپ اسلامیه.
4ـ وسائل الشیعه.
5ـ طب الرحمه.
6ـ تسهیل المنافع.
7ـ ذخیره خوارزمشاهی.
8ـ قانونچة چغمینی.
9ـ قانون در طب ، شیخالرئیس بوعلیسینا، ترجمه، عبدالحسین شرفکندی، انتشارات سروش.
10ـ اولین دانشگاه و آخرین پیامبر.
11ـ اصول جراحی شوارتز، ج(1)
12ـ اصول جراحی سابیتسون، ج(3)
13ـ پاتولوژی رابینز ، ترجمة دکتر عبدی، انتشارات چهر.
14ـ پایاننامه دکتر محمد منتظر، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 1377.
15- اسلام وطب نوین دکتراحمدعلی آقارفیعی.
16ـ منابع دیگر و اینترنت و مجلات پزشکی.
[1] ـ نهجالبلاغه
[2] ـ طبالنبی
[3] ـ خیرُ ماتداویتم به
[4]Print.infoplease. com/ce6/Sci/A080794 mtn.org.www.
[5] ـ برای تریاق داروهای ساده و مرکب بسیاری در طّب سنّتی بیان شده است. که در اینجا از عسلاب (ترکیب مساوی عسل با آب که جوشیده و موم آن گرفته شده است) میتوان استفاده کرد.
[6] ـ حضرت امام عسکری(علیهالسلام) مصرف انار را همراه حجامت تجویز مینمایند.
این میوه خواص فراوان دارد و محتوی ویتامین c است که بر حسب مزاج برای همه انسانها مفید است.
[7] ـ پایان نامه اثر حجامت در بیماریهای عصبی و پروندههای بیش از صد هزار حجامت.
[8] ـ به پایاننامه اثر حجامت بر تصلب شرائین دکتر عابدی مراجعه نمائید.
[9] -Axillary.L
[10] -Thorasic duct
[11] -Inguinal.L
[12] -Para vertebral.L
1ـ بیمار در همانجا که حجامت میشود جهت ملاقات با طبیب، جهت راهنمائی و معاینات دقیقتر و دستورات غذائی مناسب پس از حجامت ویزیت میشود و پرونده تکمیل میگردد.
مهمترین نکات تا تقریباً دوازده ساعت بعد از حجامت عبارتند از:
2ـ نخوردن لبنیّات
3ـ عدم مقاربت در همان روز و شب
4ـ عدم فعالیّت شدید جسمی و روانی و هیجانات اضطرابی
5ـ نخوردن تندی و شوری
6ـ خوردن انار رسیده(شیرین) و بر حسب تمایل مکیدن آب آن، شربت عسل، شربت کاسنی، سکنجبین، خوردن ماهی، در مزاجهای خونی و صفراوی برخی شوربا یا ترشیها بینمک.
7ـ در صورت ضعف بیشتر میتوان از کباب (گوسفندی) آبگوشت و مصرف مایعات زیاد به خصوص خود آب میوه استفاده کرد.
8ـ حمام بهتر است در همان روز حجامت به واسطه رسیدن بدن به تعادل مناسب انجام نپذیرد.
9ـ البتّه حجامت مانع نماز نمیباشد در صورت افزایش زیاد و غیر عادی خون از موضع حجامت فقط خارج محّل خراش را میتوان با آب سرد شستشو داد.
10ـ روشهای انجام حجامت قدیم در حمامها در صورتیکه بلافاصله بعد از آن دوش گرفته شود موافق روایات نیست. البته میتوان گرمابهای با تمام امکانات طب اسلامی اعم از محل مالیدن روغنها مطبوع، استخرهای با روش جدید یا آبهای معدنی (خنک) شفابخش ایجاد نمود، که محل حجامت و بعد از استحمام با شربتهای شفابخش برای استراحت جسم و روح همه ملت مسلمان فراهم باشد.
1ـ بیمار معمولاً مانند هر حجامت شونده چهار زانو(متربع) مینشیند، آیهالکرسی را به خصوص در روزهای چهارشنبه و در غیر از اوقات عادی و ارجح با افزودن روحیة و دعا و تشویق شروع مینماید.
2ـ گرچه بهتر است بیمار در حال حجامت ضعف و عصبانیت نداشته باشد ولی عجیب است که در افراد با حالت عصبی که به این عمل مستحبّ مینشینند بعد از آن احساس سبکی جسمی و راحتی روانی و عصبی مینمایند[7].
3ـ در صورت ضعف یا حالت شوک بعد از حجامت حتی گذاشتن یک قاشق عسل در دهان ضعف را جبران میکند. در صورت نبودن عسل آب مفید واقع میشود خوابیدن به پهلوی راست و کنترل فشار خون و حال عمومی بعد از ده تا بیست دقیقه حال بیمار را بهبود میدهد. برای تسریع در بازگشت بهتر است بیمار را روی تخت در حالت خوابیده و نشسته کمی ماساژ داد.
4ـ باید توجه داشت حالت شوک موّقت ارتباطی با میزان خون ندارد بلکه برخی ازبیماران بادیدن خون و حجامت خشک بدون خونگیری اینحالت نوروژنیک را از خودنشان می دهند که همة موارد آن قابل برگشت است.
5ـ اکثر پزشکان متخصّص قلب بعد از سکته قلبی بیمارانشان اظهار کردهاند که اگر بیمار قبلاً حجامت نکرده بود ممکن بود در اثر سکته قلبی عادی جان خود را از دست بدهد[8].
6ـ زمان بادکش تقریباً بین سه تا پنج دقیقه بر حسب نرمی یا خشونت پوست است.
در حجامتهای کوتاهتر و متعددتر خون بیشتری ممکن است گرفته شود و معمولاً سه تا پنج بادکش انجام میشود.
7ـ حداکثر عمق زخم در حدود پایان درم است و به زیر جلد نمیرسد.
خراشها در جهت درماتوم(خطوط پوستی) باید باشد که آسیب کمتری به بافتها وارد آورد و جهت حجامت بعدی بسته به نوعی بیمار اثر کمتر میگذارد.
1ـ حجامت عملی انتخابی و علاقمندانه است لذا برخوردی نیکو و ترتیبی صحیح را میطلبد.
2ـ کسانی که از حجامت ترس دارند با مقدماتی مثل وضو، ذکر، مطالعه و استراحت مختصر بهتر است خود را آماده نمایند.
3ـ دعای حجامت و آیه الکرسی و وضو توسط طبیب و حکیم روحانی اثر بسیاری بر این عمل الهی دارد.
4ـ بیمار نباید کاملاً گرسنه یا با معدة بسیار پرباشد و بهترین خوردنیها قبل ازحجامت انار وکاهو میباشد.
5ـ در کسانی که طبیب بهر دلیل احساس ضعف مفرط یا ترس در آنها نماید مایعات قبل از حجامت را می تواند تجویز کند.
6ـ بررسی مزاج و طبع گرم و سرد، تری و خشکی جزء اصول درمان هر طبیب حاذق است.
7ـ سرخی صورت و چشم، برجستگی نبضهای ضرباندار احساس خالی شدن زیر پا، دردهای بدن و استخوان احساس راه رفتن مورچه روی پوست، احساس شیرینی و تلخی دهان، خارش و گزگز بدن، برخی سردردها، کندی ذهن با کسالت بدن همراه خواب آلودگی علائم غلبة خون است.
اوراق پاپیروس که از عصر باستان به جامانده است و مربوط به 2200 سال قبل از میلاد مسیح علیهالسلام میباشد حجامت را امری رایج معرفی میکند و همچنین در کتاب آیورودا(طب سنتی هند) که مربوط به متجاوز از 1500سال قبل از میلاد مسیح است، در مورد حجامت و اثرات درمانی آن توضیح میدهد.
با ظهور اسلام، حجامت مورد تأکید فراوان معصومین علیهم السلام قرار گرفت بطوریکه بر اساس روایات موجود بیش از 530 بار از دهان مبارکشان بر انجام آن تأکید شده است تا حدی که حجامت را دوای هر دردی دانستهاند(الحجامه دواء لِکلِّ داء)
ابوعلیسینا در کتاب قانون که هزار سال قبل نوشته شده است، حجامت را از ارکان درمان محسوب کرده و تقریباً برای درمان تمام بیماریها حجامت و بادکش را تجویز نموده است.
در قرن 16 میلادی، حجامت امری رایج در کشورهای اروپایی بود و پزشکان معروفی در این قرن از جمله Fallopio، Vidius، Dallacroce هر کدام ابزار خاصی برای آن ابداع کرده بودند.
در حدود سال 1913 Houssay .B برای تحقیقات در این زمینه جایزه نوبل گرفت.
از اوایل قرن بیستم تا کنون نیز حجامت عمدتاً از سوی مراکز درمان طبیعی(Heilpraktiker) در آلمان انجام میشود و بعضی پزشکان طب جدید هم به این امر مبادرت میورزند.
حجامت نام روش خونگیری است که به منظور پیشگیری و درمان بیماریها انجام میشود و این نامگذاری احتمالاً به علت شیوة عمل آن میباشد که از طریق تحجیم و گشایش و انبساط موضعی عمل مینماید و در لغت نیز به معنای شفا میباشد و خون حجامت با خون فصد (خونگیری) متفاوت است و حجامت همچون آبشار درونی است که در آن خون و لنف هر دو وجود دارند.
حجامت در طب اسلامی
اگر نفوس بشر به وسیله طبیب و روشهای درمان با دادن دارو و عمل پاک گردد در حقیقت این پروردگار مهربان است که بیماری و علاج آن را خود عطا میفرماید و طبیب با ایمان یا پزشک مسلمان باید از انواع راههای مکتب اسلام به عنوان دین سلامت و جامع کرامت برای مداوا بهرهگیرد.
از اولیّن و مهمترین روشهای تجویز شدة مکتب ما حجامت است که به عنوان « عملی مقدس» از آن یاد شده است. زیرا این طریق از حیث گستردگی، زمان، منابع قدیم و جدید قابل پژوهش و تجربه و مواضع آن بسیار عجیب و در عین حال مفید به نظر میرسد.
حجامت روشی زیبا، لطیف و روحانی است که هر فردی با هر تکرار لذّت و حکمتش را بیشتر درک مینماید و اثرات این آهنگ سلامت، آنچنان موسیقی دلنوازی را مینوازد که همه ملائک با آن به پیامبر و ال او صلوات و سلام میدهند و تا نوبت دیگر درود میفرستند. بهمین دلیل از عادات نکو آن را شمردهاند.
هر کس که در آن قدم نهد به خوان احسان پروردگار مهربان آمده است و از فیض« عیدش» برخوردار میگردد در آن روز سموم را میزداید و با خون پاکش آمادة پذیرش جمال حقّ میشود.
در وصف این فریضه پیامبر اکرم آنچنان زیبا سخن رانده است که در کنار عسل درمان با آن را شیرین نموده است و بدون حجامت گویی خلاء جسمی و روحی آشکاری پدید آمده است.[2] امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به سند صحیح بهرهگیری از آن را برای بهبود بدن و تقویت نتیجهگیری فکری مطلوب و مؤثّر دانسته است. بر اساس کیفیت خلقت انسان و مبانی محکم سنّت رسول گرامی اسلام مغز متفکّر جهان شیعه ابیعبدالله جعفر محمد بن الصادق (علیهالسلام) کیفیّت، نامگذاری، اجرای حجامت را به دقّت در کنار سایر روشهای درمانی بیان نموده است.
بررسی مطالب این امام هم از نظر احکام و هم از نظر اخلاق و علوم دیگر پردههای حجاب را میدرد و ما را در محضر درس وحی پروردگار به گونهای حاضر میکند که اگر این روش درمانی را درک ننمائیم یکی از بهترین راهها را از دست دادهایم.[3]
باید توجه داشت که امام صادق(علیهالسلام) علاوه بر عصمت در تقسیم بندی علوم و تخصص در میان هزاران شاگرد مجرب نهضت بزرگی را رهبری نموده است که همه جهان به ایشان مدیون است. گرچه هم اکنون از طریق اطلاعات رایانهای حتی تمام وسایل به کارگیری حجامت، روش اجرا، مواضع گوناگون بادکش و حجامت و موارد درمان شده توسط پزشکان خارجی را میتوان یافت.[4] امّا بهتر است خود را شاگرد آن هدیه آفرینش بدانیم که میفرمایند؛
بهترین درمانها و در کنار روشهای درمانی استفاده از مواد استنشاقی و حمّام و تنقیه و روشهای بهداشتی مسواک و خلال و داروی نظافت که از انبیاء است حجامت است، حتی نگاه کردن به خون آن بیماریهای چشم را تا نوبت بعدی پیشگیری مینماید.
و به ابیبصیرمی گوید در چه روزهائی با چه قصدی حجامت کند و نزدیکان خویش را چگونه به آداب قبل و بعد از عمل آشنا نماید.
محل حجامت (سر) را دقیقاً تعیین میکند.
سوألات و اختلاف نظرها را در مورد حجامت جواب میگوید و نحوه برخورد صحیح را تعیین میفرماید.
پس از دهها روایت، سایر معصومین گرانمایه بر این «سنّت» بیاناتی افزودهاند، مخصوصاً طبیب آل محمد ابیالحسن الرضا(علیهالسلام) مطالب مبسوطی را در طب و بهداشت به مقتضای کشور پهناور ایران و مهد تمدن آن زمان در حقیقت برای ما توضیح دادهاند که در آن جایگاه حجامت را در ماههای مختلف بعد از آن که علت بیماری و حالاتی مانند فرح و حزن را باز گفته اند ، مطرح مینماید.
سپس از تدابیر ایّام و مزاج هر کدام و اثر پذیری آن بر جسم با دقّت مطالب را توضیح میدهد و زمان حجامت را به نسبت سنّ ( فرد 30 ساله تقریباً ماهی یکبار) و ترجیح آن را بیان میدارد. بافت شناسی و تشریح آن را با یک جمله خلاصه و چند پاراگراف ساده مشخص میکند. مکانیسم و درمان با حجامت را چنین میفرماید:
حجامت خون را از میان گوشت توسّط عروق کوچک ( مجاری لنفاوی و کاپیلرها) بیرون میکشد بدون آنکه بر بدن ضعف عارض شود برخلاف فصد (خون دادن مستقیم از طریق رگ).
حجامت از گودی پس سر(جهت اطفال) سنگینی سر را فرو مینشاند و حجامت وسط سر( یک وجب از نوک بینی برای هر فرد) بیماریهای صورت و چشمها و دندانها را علاج مینماید، حجامت زیر چانه فساد لثه و همه ناراحتیهای دهان را بهبود میبخشد، حجامت بین دو کتف برای غلبه حرارت و التهاب و امتلاء( سنگینی معده و یا گاستریت و کولیت و ایلئیت) مفید است.
حجامت از ساقهای پا برای درمان بیماریهای مزمن کلیه و مثانه و رحم و کمبود عادت ماهانه و جوشها به کار میرود گرچه ممکن است با ضعف همراه باشد،(با تقویت همراه گردد): سپس به تکنیک حجامت دقیقاً میپردازد. حجامت کننده چهار زانو بنشیند و دعای حجامت را بخواند. مطلب دیگر نحوه بادکش در هر مرحلهاست که باید به تدریج اضافه گردد (حداقل تا سه مرتبه)، سپس از آن به لزوم عمل ماساژ قبل از حجامت با روغن اشاره مینماید،( در فصد نیز از روغن زیتون و نمک جوشیده که سپس سرد میشود) و زمانی تیغزده میشود که موضع کاملاً سرخ گردد، و تیغ را به نرمی در پوست نرم مینشانند.پس از خروج خون لازم است تا دوازده ساعت نزدیکی انجام نگردد.
روزی که حجامت میکنند باید هوا صاف باشد و باد شدیدی نوزد و خون بیاید تا روشن گردد.
و در آن روز انسان حمام نرود که سبب عارضه میگردد و تا یک ساعت هم آب گرم به سر و بدن نریزد ، که اگر چنین کند به تب دائم مبتلا میشود.
سپس در موضع حجامت پارچه نرمی از ابریشم بگذارد و از تریاق اکبر[5] به اندازه یک نخود میل کند و از سکنجبین عنصلی( پیاز عنصلی به جای نعناع) بنوشد، یا از شراب معتدل (آب انار ملس) یا مرکبات، آب میوهجات شاد کننده و نشاط آور قلب استفاده کند، و اگر نبود هر آب میوه یا آب صاف مینوشد. اگر از سکنجبین در زمستان استفاده نماید از لرزش و برص و بهق (لک و پیس) و جذام به اذن پروردگار جلوگیری میگردد. مکیدن انار ملس نفس را قوی میکند و خون را جلا میدهد(غلظت را کاهش میدهد).خوردن غذای شور تا سه ساعت خطر جرب(خارش شدید)را دارد.
در زمستان بعد از حجامت غذائی مانند زنجبیل، دارچین، میخک، زعفران، سنبلالطیب، کاسنی، مصطکی که به روشی با استفاده از چشمههای شرقیه یا آب باران بعد از جوشانیدن تقریباً 5 کیلو مویز هسته گرفته بعد از ثلثان در نوبت اول سپس نگهداری (شب تا صبح در تابستان و 3 شب در زمستان) و جوشاندن با تقریباً نیم کیلو عسل مصفا در نوبت دوّم و قرار دادن ادویهجات به نسبت مساوی( بجز زنجبیل و زعفران دو برابر) تقریباً 75/1 گرم و صبر کردن تا 3 ماه برای قوام گرفتن استفاده میگردد.
از دیگر دستورات ماساژ با روغن خیری است (شب بو) و کمی مشک و گلاب زدن به سر است.
اگر حجامت در تابستان انجام گیرد خوراک شوربا، حلیم(با انگور یا کشمش) و غذاهای خالص صاف کنندة خون مناسب است و پس از حجامت از عطر بنفشه و گلاب و کافور استفاده گرددو از حرکت زیاد و خشم و هیجانات عصبی باید پرهیز کرد.
حجامت از دو جهت قرآن و سنت که به مدرک متواتر از طریق همة علمای شیعه و عامه حجت محسوب میشود روشی محرز است و در اصل آن شکی نیست.
اولین دلیل آن پیرو آیة مبارک سورة اسرا میباشد که حدیث معراج در صعود پیامبر اکرم به آسمان هفتم را یاد آور میگردد.(تفسیر المیزان، ذیل آیه 1ـ سوره اسری)
این دلیل از حیث سند معتبر و از حیث مفهوم متعالی است. زیرا هدیهای بیان شده از طریق همة فرشتگان برای امّت اسلامی است.
در احادیث دیگر نیز که از پیامبر، سایر امامان به خصوص حضرت باقر و صادق و امام رضا(علیهالسلام) به عنوان اوّلین روش درمان حجامت طرح گشته است.
در این پیامها انواع بیماریها، زمان، موضع و اصول آن توضیح داده شده است، و از همه معصومین به گونهای تا امام عسکری[6] (علیهالسلام) دربارة این سنّت تأکیدات فراوان به عمل آمده است. بنابر این جمهوری اسلامی ایران را نمیتوان از این ضرورت مبّرا دانست.
به همین دلیل فقهای ما نیز فتوا بر فواید و کاربرد آن دادهاند.
ـ نتیجه:
در بین صدها بیمار، ما تنها تعداد انگشتشماری با وجود گزارشات MRIو اسکن مبنی بر دیسک از جا درآمده (Protrude) بدون درمان جراحی دیسک، نتیجهی مثبت گرفتهایم و بیمار کاملاً بحالت عادی برگشته است. البته چند مورد بدون درمان هم که نمیخواستند کلیه دستورات را پیگیری نمایند، دیده شد.
خشکی مفاصل را با تکرار ماساژها (روغن زیتون داخل حمام، روغن سیاهدانه و گل بنفشه بعد و قبل از حمام)، بخصوص حجامتها برحسب سن و یا در صورت لزوم از 3 نقطه مستحب کتف، سر و کمر میتوان اصلاح نمود. بطور کلی از مسکن و خوابآورهایی که حرکتهای مفصلی را کند میکند نباید زیاد استفاده کرد.
همانطور که از آغاز شرح دادیم، سلامت روحی نیز از ارکان موفقیت ما است که در کنار تطهیر خونی باید با ورزش و کارهای عقیدتی و تربیتی کامل گردد. در این زمینه ترک سیگار، هم از طریق روان درمانی و حجامت انجام میشود که به بحث ترک اعتیاد در طب اسلامی نیز باید توجه نمود.
_ منابع:
1) قرآن
2) وسایل الشیعه
3) تسهیل المنافع
4) بحارالانوار
5) کتاب الرحمه فی الطب و الحکمه
6) ذخیره خوارزمشاهی
7) رسایل بوعلی
8) (Schwartz) Principle of Surgery
9) معاینه فیزیکی ستوان فقرات و اندامها
10) مقالات آخرین کنگره جراحی و انستزیولژی ایران
- درمان:
در موارد مشخص دیسک هم حتی 90- 80 درصد درمان کمردرد و سیاتالژی، نگهدارنده است، اکثراً معتقدند کمر درد با 3-2 روز در وضعیت خم بودن زانو Semi Flexure خوب میشود و ادامهی آن را با ورزشهای ایزومتریک شکم، تزریق کیموپاپائین یا کلاژناز در دیسک در موارد شدید، قدم زدن و شنا و دوچرخه با استراحت قلبی عروقی و مصرف پمادها به اشکال مختلف را پیشنهاد میکنند.
در کودکان مبتلا به اسپوندیلوز پیشرفته با تغییر مکان 25 – 5% نیاز به فیوژن دارند که با اکستریون عناصر خلفی همراه است. در مورد دردها بخصوص درد شانه و سیاتیک، متاسفانه با تدابیر مختلف جراحی، حداقل عود، 30% شایع است.
در طب اسلامی، معالجه درد مفاصل و عرقالنساء از حضرت رسول در کتاب الرحمه آمده که انس بن مالک از قول حضرت رسول بیان داشته است که هزار وسیصد بیمار را با درمان سه روز گوشت گوسفندی قوی (مصرف خوراکی راسته ران ماهیچه) که به درمان دنبه و عسل و روغن اضافه میشود، درمان کرده است.
از عبدا... و حسینابن بسطام گفتهاند احمد بن ریاح متطبب خدمت امام صادق علیهالسلام رسید و درباره درد سیاتیک سئوال و بحث نمود، حضرت فرمودند: محل بند انگشتی را که درد میکند رگش را میگیری که در رفع درد روشی ساده است به اذن پروردگار درد رفع میشود و اگر درد شدید بود و ضربان داشت و به ران و پا و لگن تیر میکشید در حالیکه شخص بایست که به همان پا ایستاده، از رگ سیاتیک خون سیاهش را میگیری و سپس با نمک و زیتون، محل آنرا روغن میمالی که به امر پروردگار عزوجل خوب میشود.
از نظر علل عمدهی سودا در بدن، استرسها میباشند که گاهی با کاهش حرکت که عامل گرم کننده اعضاء میباشد، شدت مییابد به قول بوعلی یک نکته از حکمت نظری یعنی «معرفة الربوبیة» جزء اصول درمان میتواند باشد.
در این میان، ما برای بیماران سه سئوال اساسی، هدف از زندگی، مقایسه اهداف کاذب و وسایل رسیدن به هدف را مشخص میکنیم و زمینه را ضمن تحلیل این مسائل براساس حکمت عملی مدینه که مصالح بقاء نوع انسان و ابدان است، درمان را با چند جلسه ادامه میدهیم. در این روش بیمار خودش جواب سؤالات را مینویسد و طبیب و حکیم او را از اضطراب و گرایش به اهداف کاذب رنج دهندهی زندگی، خلاص میکند و او را به سیر و مطالعه براساس متون قرآن، احادیث، تفکر و نتیجهگیری (تعقل) و نظر اجماع علماء سوق میدهد.
از آنجا که غلظت خون با افزایش سودا و آهن خون، یکی از علل بیماری میباشد و عموماً با افزایش درد در اندام تحتانی همراه میشود، مسأله رقیق نمودن آن و دفع مواد زائد از یک سیستم مدار بسته جریان خون بایستی مورد توجه قرار گیرد. این تحلیل همراه با گرم نمودن بدن، تقریباً آخرین راه اصلاح را تکمیل میکند.
در بخش رقیق نمودن خون ما از دارویی بنام سناء مکی، که یکی از عمدهترین داروهای طب اسلامی و مسهل صفراء، سودا و بلغم است و کمترین ارزش آن همان روایت گرانقدر معصومین است که فرمودند: اگر یک مثقال آنرا با دو مثقال طلا هم معاوضه کنید باز ارزش آن بیشتر است. البته گل سرخ بعنوان مصلح و همچنین افزایش اثرات مفید آن و برای جلوگیری از تحریک معدی با کمی روغن بادام شیرین تجویز مینمائیم. این دارو خیلی کم مثل: چای، روزی یک یا دو نوبت میتواند همراه روغن بادام مصرف شود. تغذیه مزاج سوداوی از نخود (با آب یا پخته)، گوشت مرغ یا گوسفند، تخم مرغ روز در میان (زرده)،گندم، لوبیا، بادام شیرین، کشمش،انجیر، شکر، کره، خربزه، فلفل، کنگر، آلو شیرین، فندق، شلغم، ترب، شیره نارگیل، موز، کم خوردن غذا بعد از عصر میباشد.
یک روش هم یک سیر مصطکی+ یک چارک عسل است، که با اضافه نمودن آب ولرم هم میتواند مصرف شود. بهتر است بدانیم مجموعه طب اسلامی، از حجامت، فصد، گیاه درمانی، حمام و ورزش و حتی نظافت بدن و تغذیه باید با تدابیری ضمن رعایت تقدم و تاخر، مورد نظر طبیب و حکیم باشد.
ما برای آمادگی از همان روش حجامت در سه مرحله و در نهایت از فصد استفاده میکنیم. فواصل حجامت بستگی به شدت درد و زمان در اختیار داشتن بهترین اوقات آن است که در سه موضع کتف، کمر و ماهیچه پا انجام میشود.
و اما فصد در سیاتالژی بیشتر در مسیر رگ صافن شاخه پاروا (کوچک) و در خارج قدم در اطراف قوزک (خارجی) بیشتر در پشت آن و یک محل آسانتر بین دو انگشت چهارمین و پنجمین که حاوی بیشترین مقدار سودا است انجام میشود.
طبیعی است که بیماری که با چند مرحله تغذیه، تقویت، ماساژ و رقیق کردن خون آماده شده است، بهترین جواب ار از فصد میبرد. امام علیهالسلام روش فصد را نیز که تکیه بر پای حاوی درد است و یا با بستن گارو در بیماران باصلاح بد رگ، انجام میگیرد در زیر نور کافی و بیحس کردن محل با حدود یک سانتیمتر مکعب گزیلوکائین از طریق سرنگ انسولین در کنار رگ مربوطه و با نمایان نمودن رگ، صورت میگیرد.
در قدیم و گاهی فعلاً این عمل با نیشتر مخصوص، گاهی با یکبار یا دو بار یا احیاناً چند بار امتحان بالاخره صورت میگیرد و پا از پائین تا بالا بانداژ میشود.
ولیکن برای آسایش بیمار، بخصوص در نزد افراد مبتدی، فصد بدون بیحسی فعلاً امکانپذیر نیست و بخصوص تأکید داریم که فصد کورکورانه برای اعضاء بسیار خطرناک است.
ما در زدن ورید چندان وسواس نداریم لکن اگر بتوان با انسزیون مایل یا طولی، خون لازم را تا حد روش شدن دریافت کرد برای بیمار ایدهآل است. ما البته سعی داریم بیمار را روی تخت در وضعیت راحت قرار داده و با پای آویزان و نور کافی بعد از استریل نمودن موضع، فصد نمائیم.
ضمن و بعد از عمل فصد که گاهی چندین بار بعد از استریل و دوباره خشک شدن با پنبه و یا گاز، خونریزی ادامه دارد، از مصرف مایعات بخصوص شربت عسل و آب انار شیرین استفاده مینمائیم. برای غیر از محلولهای ضدعفونی، از روغن زیتون و بنفشه میتوان استفاده کرد.
1 فصد دست عرضی است.
ـ معاینات بالینی:
وضعیت حرکت و ترس از تغییر، علائم پوستی و تومورهای زیرجلد، از بین رفتن لوردوز کمری با اسپاسم، یافته اختصاصی شایع در ضعف جدار قدامی شکم میباشد. در لمس L4 و L5 سطح واقعی اجسام مهرهای را به بالا پیگیری میکنیم و زائد خاری کوچکتر درد به ساق و کمر تیر میکشد و وجود فضای خالی بین ساکروم یا کمری دلیل اسپینابیفید است. یک فرو رفتگی پله مانند بعلت جلو رفتن مهره (اسپوندیلولیستزیس) اغلب در L5 یا S1 است.
در سنین نوجوانی که عناصر خلفی ستون فقرات نقص دارند (اسپوندیلوزیس) گاهی با درد تیر کشنده یا هرنی دیسکال است. لمس استخوان دنبالچه از طریق رکتال امکانپذیر است. تروکانترها، برجستگی ایسکیوم و نمای قدامی اجسام مهرهها از خلف و فشار از جلوی شکم در سطح قابل L4- L3 لمس قابل لمس ( در دو شاخه شدن آئورت ) هستند. برجستهترین محل اتصال S1- L5 قسمت نمای فدامی ستون فقرات با افزودن فشار به خط وسط قابل لمس میشود. بیشتری محل دیسک، نقطهای است که هسته مرکزی و غلاف فیبروی آن بیشترین فشار را تحمل میکند و حرکت بیشتری دارد. لیگامان بین خاری کوتاه و محکم است چنانچه لیگامانهای فوق خاری یا بین خاری پاره شوند، آن ناحیه دردناک و حساس بوده و ممکن است یک فضای خالی بین زوائد خاری قابل لمس باشد. اسپاسم عضلات پاراسپینال یک یا دو طرفه سبب لوردوز یا خمیدگی میشود گاهی یک لیپوم یا اسپینابیفیدا روی طناب نخاعی فشار میآورد. در زیر کرت ایلیاک نیز نروما یا ندولهای چربی یا فیبری احساس درد میکند. خار خلفی ایلیاک محل چسبندگی لیگامانهای ساکروتوبرو اسپینوس میباشند.
برای لمس عصب سیاتیک، بیمار باید رانش را خم کند و نقطه وسط توبروزیته ایسکیوم و تروکانتر بزرگ را باید لمس کرد. معمولاً با فشار، عصب بوضوح قابل لمس است و اثر یک فتق دیسک یا یک ضایعه فضاگیر بر روی ریشههای مربوطه موجب حساسیت عصب بهنگام لمس میشود.
اما همانطور که در آمار موجود است اکثر علائم بیماران مبتلا به سیاتالژی بر مبنای غلبه مزاجها بیشتر با مزاج سودائی و سپس خون و صفرا و بندرت بلغم ممکن است مراجعه نمایند. برخی از حالات ترکیبی از مزاجها هستند.
عموماً علائم شامل: ریزش مو، سردی اندام، واریس یا خونریزهای زیرجلدی با غلبه سودای اندام تحتاتی، حساسیت و خیالات زیاد، سبکی سر، گاهی سوزش ادرار، سرفه خشک و بالاخره علایم کبودی رنگ، وسواس، مالیخولیا، سرطان، جذام، سکته و فلج کامل میباشد که با درمان علت، آنرا عموماً میتوان درمان کرد.
از نظر موضعی گاهی شدت بیماری بحدی است که کشیدن ملحفه از روی پای بیمار، درد شدیدی برای او ایجاد میکند و دهها روز کار بیمار را کاملاً مختل میکند. رادیوگرافی مایل مهرههای کمری و معاینات عصبی، اطلاعات منطقه مبتلا را نشان میدهد.
مهمترین علائم هر نیاسیون هستهی ژلاتینوز خلفی و بیرون زدن آن از ناحیه خلفی لترال، در اثر دژنره شدن یا پارگی غلاف فیبروی دیسک است که در سن جوانی اتفاق میافتد. در سنین پیری اشکالی از آرتروز و استئوفیت و تغییر شکل ستون فقرات دیده میشود.
درد عضلات هامسترینگ، فقط ناحیه خلف ران، را میگیرد ولی درد سیاتیک که با بالا بردن تمام پا تا 80 درجه و خم کردن پا بصورت دورسی فلکسیون است که محلهای مختلف عصب درگیر مشخص میشود.
در حال حاضر، بجای میلوگرافی از MRI ، جهت تشخیص پاراکلینیکی استفاده میشود.
عوارض رگزدن:
الف: خشکی زبان که برای برطرف کردن آن باید از (ماء الشعیر بدون الکل) و آب شکر استفاده کرد.
ب:جذب مواد نامطلوب و این هنگامی اتفاق میافتد که شخص پس از پرخوری مبادرت به رگ زدن کند، در اینجا برای جبران خون نامطلوب از دست رفته جذب بدن وی میشوند.
ج:بیهوشی بخصوص در کسانی که سابقهی رگ زدن نداشته و این عمل به صورت ناگهانی در آنها انجام میگیرد.
د: مرگ در افراد مسن و یا در کسانی که خون آنها زیاد نیست و به علت اشتباه طبیب خونروی از آن ها صورت میگیرد.
باید دانست نقاطی از بدن که دچار تورم هستند پر خون میشوند زیرا محل متورم باعث جذب خون به سوی خود میشود.
نکاتی را که باید هنگام رگ زدن رعایت کرد:
الف: رگ زدن را میتوان از ورید تا شریان انجام داد.
ب: خونروی اندک در دفعات متوالی، بهتر از خونروی زیاد در یک دفعه است.
ج: شخصی که از وی خون گرفته میشود باید در حالت دراز کش باشد تا دچار غش (Coma) نشود.[1]
بیماریهای شایع مراکز درمانی طب اسلامی
عرق النساء « درد کمر» Low Back Pain
ـ تعریف:
بیماری یا آسیبی که بصورت حاد یا مزمن در ناحیه کمریـ خاصرهای (L.S) با دردی که ممکنست از لگن تا پا کشیده شود.
ـ علت:
علل حاد آن بیشتر در جوانهای 40 تا 30 ساله اکثراً بدون انتشار میباشد و بیشتر با انقباض عضلات متصل کنندهی خارهای مهرهای (پشت و کمر) همراه است که با سرفه شدیدتر میشود.
تغییر ترکیب مایع مفصلی و خشکی لیگامانها که قابل تطبیق با سودا و صفرای افزایش یافته در مزاج است یکی از علل مهم این بیماری است. بلغم یا افزایش رطوبت نیز یکی از عارضههای دیسک است.
از نظر ساختمانی، تغییر شکل بصورت مهرهی کمری اضافی و اسپینا بیفیدا میباشد که با شکاف کانال نخاعی همراه است. آسیب مهرهای بصورت اسپوندیلوزیس، جلو کشیدن جسم مهره همراه با اختلال اینترآرتیکولر بین مفصلی و خارها و شکستن عناصر خلفی، ممکن است باشد. در اسپوندیلولیستزیس مهره و خار مهرهای کاملاًبه جلو کشیده میشوند.
اختلال مادرزادی فاست متصل کنندهی زائدهی مهرهها یا در اثر دیسک یا ایسکمی همراه با طولانی شدن و در بیماریهای استئومالاسی (نرمی استخوان)، بیماری پازت، آکوندروپلازی و استئوژنز سبب دردهای کمر میشود.
اختلالات عملی بدون ضایعه تشریحی مشخص در قوز کردن (اسکولیوز)، انقباضات ران و زانو در حالت خم شدن، بلند قدی نامتقارن اندامها، کار کردن در بلندیها و حاملگی ممکن است سبب این بیماری شود. عفونتها و التهابات در تب مالت، بیماریهای چرکی (پیوژنیک)، سل، اسپوندیلیت، میوزیت، فیبروز و آرتربت که التهاب عضله و مفاصل را در بر دارند و بالاخره فیبروز، با همان مکانیسم غلبه صفرا و بالاخره سودا، بیماری را تشدید میکند.
بیماریهای متابولیک یا منشاء تغذیه یا محیطی یا غددی و عضوی مثل استئوپروز(پوکی استخوان)، استئودیسترونی کلیوی و هیپرپاراتیروئیدیسم، پاژه و استئوآرتروپاتی ریوی میتواند سبب دردهای گوناگون از جمله کمر درد شوند.
اما سیاتیک بعنوان یک مجموعهی علامت (سندروم) با درد شعاعی بواسطهی فشار عصب محیطی در اثر عللی مثل دیسک، تومور (هر عدد یا سده یا مرت السوداء و مرت الصفراء)، هماتوم و یا آبسه میتواند از علل این بیماری باشد.
موارد نادرتر بیماریهای دژنراتیو ذکر شدهاند که در گزارشات پاراکلینیک بصورت تنگی کانال، استئوآرتریت دیسک و سیفوزنسبی و بیماریهای نئوپلازیک مثل: هیلوم مولتیپل، تومور ژآنت سل (سلول بزرگ)، گرانولوم ائوزینوفیلی و متاستاز استخوانی و بالاخره نوروپاتی دیابتی، الکل، مسمومیت با سرب، آرسنیک، سیفلیس، هرپس(تبخال)، بیماریهای کلاژن و اسکولر هستند.
1 در فصد اندام تحتانی، باید بیمار ابتدا ایستاده و بر پای مبتلا تکیه کند.
فصد (خون گرفتن از سیاهرگ ):
از نظر پزشکی جدید عبارتست از باز کردن مصنوعی یکی از سیاهرگها به منظور گرفتن خون. تجویز فصد در مواردی مانند: ادم ریوی، پولی سیتمی ورا، اورمیهای تهدید کننده، اکلامپسی، فلج ناگهانی حاصله از خونریزی مغزی (ناآرامیهای شدید و تحریکپذیری، سردردهای شدید، اختلالات گفتاری، تشدید رفلکسها)، همچنین در پلتورا Plethora (غلبهی مزاج، پرخونی و چاقی مفرط) و آسم قلبی توصیه میشود.
در مواردی که ضرورت انجام خون گیری تایید شده باشد، میتوان با توجه به موقعیت شخص بیمار، به مقدار 500 تا 1000 سانتیمتر مکعب، خون از شخص مورد نظر گرفت.
در طب سنتی، خون گرفتن، یکی از پایههای درمانی بسیاری از بیماریها بوده و دربارهی موارد استفاده از این کار، ممنوعیت، تدابیر و احتیاطات، بطور پراکنده مطالبی بیان شده که نظر ابنسینا در این مورد بسیار جالب و ارزنده است و از همینرو چکیدهای از سخنان او را در اینجا نقل میکنیم:
1- اندیکاسیونهای رگ زدن: ( مواردی که رگ زدن بیمار سودمند است).
الف: برای کاهش مقدار خون افرادی که دچار پرخونی هستند.
ب: برای کاهش کیفیت خون بیمارانی که خون آنها غیرطبیعی است و درمانی بجز خونروی ندارند، مانند: ابتلاء نقرس خونی که باید از نزدیکترین رگ به عضو مبتلا خون گرفته شود.
ج: برای جمع شدن هر دو علت فوق در یک بیمار.
2_ کنترا اندیکاسیونهای رگ زدن: (مواردی که رگ زدن ممنوع است)
الف: دوران حاملگی و عادت ماهیانه.
ب: دورهی پیشرفت بیماریها، برای اینکه قدرت بیمار در مقابله با دوران بحرانی بیماری محفوظ بماند، همچنین در اغلب بیماریهای تبدار که همراه یا بدون تشنج هستند و در بیمارانی که از دردهای بسیار شدید رنج میبرند.
د: طبیب بایستی در تمام مدت خونروی، مراقب نبض بیمار باشد و به مجرد آنکه نبض ضعیف شد یا بیمار دچار رنگ پریدگی و یا خمیازه شد، رگ را ببندد و خونروی را متوقف کند.
هـ: مقدار خونروی برای همهی افراد یکسان نیست و به وضع بدنی شخص بستگی دارد.
و: نباید به دنبال خونروی مبادرت به ورزش و فعالیتهای سنگین بدنی کرد بلکه باید مدتی در بستر استراحت نمود.
ز: افرادی که مدتی دچار بیماری بودهاند و ناچار به رگ زدن آنها هستیم، در اولین وهلهی خونروی باید دقت کنیم اگر خون رقیق خارج شد فوراً رگ را ببندیم ولی اگر خون غلیظ و کدر مایل به سیاه رنگ و گرم خارج شد، میتوان خرنروی را ادامه داد.
ح: در مواردی که کیفیت خون غیرطبیعی باشد و ناچار به رگ زدن هستیم باید مقدار اندکی خون از بیمار گرفته سپس رژیم غذایی بسیار خوبی برای وی به کارگیریم و پس از مدتی مجدداً کمی از خون وی را خارج کنیم. بدین ترتیب خون غیر طبیعی را به تدریج خارج نمودهایم و خون خوب و تازه ناشی از تغذیهی خوب را جایگزین خون بد خارج شده نمودهایم.
ط: رگ زدن بیمارانی که دچار وسواس یا دیوانگی هستند باید در هنگام شب و موقع خوابیدن آنان انجام گیرد و باید رگ مختصر زده شود تا خونریزی زیاد نباشد.
ی: برای نیشتر زدن، رگ قیفال (Cephlic Vein) سالمتر از سایر رگهاست.
ک: سیاهرگهای دست خون گرفتن (فصد) از آنها توصیه میگردد عبارتند از:
1- سیاهرگ قیفال (سیاهرگ راسی= Cephlic Vein)
2- سیاهرگ اکحل (سیاهرگ زنداسفلی میانی « سیاهرگ چهار اندام» =Median cubital Vein).
3- سیاهرگ باسلیق (سیاهرگ موسوم به Basilic Vein)
4- سیاهرگ حبل الذراع (سیاهرگ راسی فرعی Accessaiy cephalic Vein)
5- سیاهرگ اسیلم (سیاهرگهای پش دستی Dorsal metacarpal Vein)
6- سیاهرگ زیر بغلی (Axillary Vein)
7- صافن (سیاهرگ) -(Great saphenous). وریدی است که از پشت تا زیر رباط مغبنی امتداد داشته و به ورید رانی میریزد. شکل
ج: افراد زیر 12 ساله و افراد مسن، البته اگر در یک شخص مسن از زیادی خون و گشادی و پر بودن رگها مطمئن باشیم و چهرهی آنها گلگلون باشد، میتوان اندکی خون گرفت ولی باید در نظر داشت که یکی از عوارض خونروی در افراد مسن، سکته است.
د: افرادی که دچار لاغری شدید یا چاقی مفرط هستند، چون افرادی که در مناطق سردسیر زندگی میکنند.
ه: بلافاصله پس از فعالیتهایی که مقداری از قدرت بدن را مصرف نمودهاند از قبیل: پرخوری، نزدیکی و استحمام.
باب بیستو یکم: در بیان شناخت رگها و شریانهاکه باید بگشایند و ببرند و داغ کنند.
سیاهرگها و شریانهایی که باید بزنند چهل و هشت تا است. دوازده رگ در دو دست میباشد که اصل آن دو رگ است یکی قیفال (سفالیک)،دیگری باسلیق(بازیلیک) شکل و ده رگ دیگر مرکب از شاخههای این دو رگ اصلی است. که از کبد آمدهاند. قیفال از قلب دورتر و باسلیق در وسطتر و از جگر میآید و قبل از دست به دو رگ تقسیم میشود و شاخهی بزرگتر آن به دست و کوچکتر آن به سر میرود و به مغز رفته و چون میآید در کتف و سینه پراکنده میشود و به همین خاطر فصد باسلیق علتهای جگر و طحال (سپرز) و شش و علت حجاب (پریتوان جداری) مانند ذات الجنب و ترشح مایع در آن و همه دردهای لگن و زانو و ساق و قدم (پا) را استفاده میدهد.
باسلیق به این خاطر گفته میشود که در لغت یونانی به پادشاه بزرگ گویند چون رگ بزرگی است که به اندامهای شریف وابستگی دارد. در دست باسلیق ابطی (شکل2) نزدیک به بغل (ابط به تازی یعنی بغل) و باسیلق مادیان (شکل2) رگ دیگر آن است.
(ابطیومادیان) مادیان
(شکل 1)
رگ قیفال از جگر به سوی بالا آمده است تا به چنبر گردن و از آنجا به دو بخش و باز هر بخش به دو قسمت دیگر تقسیم میگردد که یکی کوچکتر و دیگری بزرگتر ند و هر کدام به جانبی از گردن و به سر و لب و به مغز میرود که مانند باسلیق چون فرش در حجابهای مغز پراکنده میشود. سپس پایین آمده و در برخی مخفیتر است که به خاطر پوشیده شدن در زیر عضله است.
خونگیری از محل وریدها که محل ورود گازکربنیک (Co2) و محل ریخته شدن اصلی مجاری لنفاتیک میباشد، به طور مکرر بر حسب بیماری مختلف عنوان شده است و چه نیکو است که مراکز خون بر حسب سابقهی بیماری یا بیماری فعلی این نکته را رعایت نمایند که از وریدهای خاصی برای تامین خون، فصد انجام شود.
مثلاً: ورید وداج (Jugular)(شکل) دردهای قفسه سینه، تنگی نفس، گرفتگی صدا، ذات الریه، بیماریهای طحال- مراحل اولیه جذام، بیماریهای پوستی، مثلاً: اگزما، لک و پیس و سرطان را درمان مینماید.
وداج وداج
(شکل)
وریدهای زیر زبان(Ranin Vein) برای آفتهای دهان و اطراف لوزهها، بیماریهای زبان کوچک و دهان، سنگینی زبان، گلودرد، لنفادنوپاتی گردن موثر میباشد.(شکل)
(زیر زبان)
فصد وریدهای گوشه داخل چشم (Angular Vein) برای دردهای چشم، التهاب، بیماریهای صورت، هیرسوتیسم، بلفاریت، شبکوری، سردرد و موی داخل چشم استفاده میشود. (شکل)
(داخل چشم)
خونگیری از ورید زیر عنفقه یا زیر لب (Inf.Lab) برای بوی بد دهان موثر است.
خونگیری از ورید بازیلیک (باسلیق) در بیماریهای زیر حلق و گردن و نواحی سینه و شکم مثل: کبد، طحال، ریه، پلور، پنومونی و همه دردهای سرین، زانو، ساق پا و کف موثر است.
خونگیری از سفالیک (قیفال) در بیماریهای سر، چشم،بینی و کام، بیماریهای دهان، دندان و لب موثر است.
(اکحل)
ورید اکحل (Median Cubital) که خون را از اندام فوقانی و تحتانی میکشد، تورم این نواحی را کاهش میدهد و خون فاسد تمام بدن را تخلیه میکند.(شکل)
ورید متاکارپال دورسال (اسیلم) پنومونی پلوریت درد مقعد و بواسیر را کاهش میدهد.( شکل2)
(اسلیم)
در دست راست بیشتر برای بیماریهای کبدی و در دست چپ برای طحال و کچلی و خارش سود دارد.
حبل الذرع
ورید (حبل الذارع)(Accesory cephalik) برای بیماریهای سر، چشم، کام، دهان، دندان و لب موثر است.( شکل)
و بالاخره خون دادن از وریدهای اندام تحتانی صافن:
در بیماریهای اندام تحتانی و پایین تنه مثل: دردهای رحمی، بند آمدن عادت ماهیانه، (آمنوره) بیماریهای کلیه، خارش دستگاه تناسلی مردانه، زخمهای مزمن ران و ساق موثر است.( شکل1-2)
صافن
صافن بزرگ یا داخلی (شکل1) (شکل2)
ورید (int. sapf) مابض در درد احشاء و پشت، عقب افتادن عادت ماهانه، دردهای رحمی،مقعد و در بواسیر، بیماریها و دردهای کلیه، التهاب مزمن کلیه و مثانه موثر است.(شکل2) رگ عرقالنساء در سیاتالژی و کشاله ران موثر است. (شکل1 و 2 و 3)
شاخه متاکارپال صافن داخلی بین انگشتی 5-4
(شکل3)(شکل1)(شکل2)
صافن کوچک یا خارجی
2 غیر از وریدها فصد شریانی هم در گذشته مرسوم بوده است که به خاطر عوارض آن و نبودن امکان فعلی از آن در این تحقیق صرفنظر شده است.
باب بیستم: در بیان ضررهای حاصل از خارج نکردن خون هنگام نیاز
در صورت، تولید جوش و کورک و زخم های بزرگ، تب های مداوم، سردرد شدید (جلوی سر)، مننژیت و در اعضا دیگر (آبله) طاعون، سرسام، سکته و هموپتزی(بالا آوردن خون)، جذام[1] (سرطان) و مرگ است.
1 در طب اسلامی جذام (خوره) معادل بیماری پره کانسراست
باب نوزدهم: در بیان ضررهای حاصل از دفع زیاد خون
اختلال مزاج در اثر دفع خون از قبیل شهوت طعام و استسقاء (ادم) و همچنین پیری زود رس ایجاد میگردد معده و جگر تضعیف می شود و قوت ها تحلیل می رود که نخست نیروی حیوانی و بعد قوت طبیعی ضعیف می گردد و سپس موجب تولید خلط های بد و رطوبت خام در بدن می گردد. به علاوه ترس، لرزش، سکته و فلج می باشد که برای جبران ضعف نیروها از آبگوشت می توان استفاده کرد و مشک و عطر تجویز میگردد.
هرگاه خون سودائی شود به فصد کردن نیاز است که در اثر فصد آسایش و آرامش زیاد پیدا می شود. ولی اگر در حال بیماری باشد خطر بیماریهای دیگر بسیار سخت است.
زمانی که فصد سبب حرکت خلطهای بدن شود نیاز به فصدهای متواتر است و باید توجه نمود که در بدن کدام خلط بیشتر است در این صورت بدن را به مسهل آن خلط پاک باید کرد.
باب هجدهم: در بیان شناخت رگ ها که در چه بیماری ها و زمانی باید زده شود.
جالینوس گوید در فصد اعتماد به روز بیماری ها نباید کرد چون عده ای می گویند دورترین زمان روز سوم است برخی می گویند روز چهارم و برخی شدت بیماری را در نظر می گیرند. ولی بیشترین نظریه ها به قطع تب و قوت در آخر بیماری اشاره کرده اند.
در موارد منعی نیز که قبلاً کفتیم نمی توان فصد کرد مگر آنکه بر طبیب مسلم شود که تاخیر جایز نیست. مانند تنگ نفس شدید، طپش قلب و گلودرد چرکی که رگ ها برجسته می شود و سکته که رنگ صورت سرخ و سیاه میگردد یا خونریزی شدیداست و زمانی که مهلتی وجود ندارد.
ساعت دوم و سوم ایام سلطنت خون است و بهترین ساعت فصد می باشد.
پس از خوردن صبحانه و آن گاه که میل به عضوی می نماید و از نظر فصل بهار نیکوترین است، مخصوصاً کسانی که دچار بیماری های خونی بسیاری می شوند، که در اول بهار و میان فصل خزان فصد کردن واجب می باشد، به خاطر آن که ضمانت تندرستی را می کند (قصد پیشگیری) بنابراین رگ زدن و فصد نمودن شخص دارای مزاج مرطوب در آخر بهار و در معتدل میان بهار و اشخاص گرمایی در آغاز بهار و در عرق النساء (کمردرد یا سیاتالژی) در حزیران زمانی که خورشید در برج سرطان است.
باب هفدهم: در اندیشه تدابیر اصلاحی برای رگ زدن
در طبع گرمایی باید تابستان را انتخاب کرد و در روزی که هوا مناسب باشد.
در ساعات دومین و نخستین با آرامش قبل و پس از رگ زدن فصد باید صورت گیرد.
در روز قبل و بعد از فصد باید طعام کمتر و سبک تر میل شود و چیزی بخورند که صفرا فروکش نماید. مانند: سوپ، مرغ و یا تخم مرغ برشته (بعد از حجامت و فصد).
پس از قی کردن و اسهال و مقاربت و بی خوابی و رنج و ناگواری و ضمن خونریزی و هرکاری که بدن را گرم کند و سبب آن تحلیل بدن باشد فصد نباید کرد.
پس از فصد یک ساعت به پشت استراحت کنند ولی نباید زیاد بخوابند که خوابیدن زیاد سبب شکستن و سستی اندام ها است. در خوردن شراب باید احتیاط نماید.
زخم جراحت رگ را نیکو باید بست و زمان خواب نیز کسی متوجه او باشد.
در افراد مست خون باز شود و ضعف و ترس هلاک شدن وجود دارد.
هرگاه کسی بعد از فصد به غش و ضعف افتد باید از آبگوشت و نوشیدن خوش بوی صاف شده استفاده نماید و به وسیله ی عطرهای خوش و مرغ بریان پذیرایی کنند تا بوی آن به مشام رسد.
گروهی گفته اند بوی بنفشه در حال ضعف و غش زیان آور است. (این موضع مورد تامل است). افراد مرطوب را بهتر است قبل از فصد یکی دوساعت ورزش داد تا حرارت آن ها افزوده و اخلاط ور طوبات افزایش گردد.
باب شانزدهم: هرگاه خون به جانبی میل کرد چگونه می توان آن را برگرداند.
هرگاه بخواهند خون را از جانبی که به آن میل پیدا کرده به جانب مخالف هدایت کنند به دو طریق ممکن است:
1- آن را به سمتی هدایت کنند که برابر آن سمت باشد یا عضوی برابر آن عضو باشد، مثلاً: اگر خون به جانب پس سر میل کند رگ پیشانی را بزنند و اگر به جلو سر میل کند پشت سر و گردن را حجامت کنند و اگر به دست راست میل کند دست چپ را فصد کنند و به عضوی هدایت کنند که فراسوی آن در بالا پایین تر باشد. مانند خونریزی از بینی که حجامت سر کنند و در تفریط حیض (متروراژی و منوراژی) پایین پستان ها را حجامت کنند.
در راستای عضو نیز چنان است مثلاً: اگر خون از بینی راست بیاید حجامت را در جانب راست می کنند و اگر چشم راست درد کند یا گلو درد (آنژین یا دیفتری) در سمت راست باشد بادکش در پهلوی راست گذارند و اگر رگ بزنند از دست راست انجام دهند. به خاطر بیماریهای جگر باسلیق راست را فصد کنند (شکل 1) و به خاطر بیماری طحال اسیلم چپ را زنند (شکل2) و هرگاه خون به تمام جهت میل کرد و مستقر شد باید رگی را بزنند که نزدیک به آن عضو باشد و منسوب به آن باشد و خون بیشتری از آن بیاید و ماده هم اگر به سمتی میل کرد باید از همان سمت و عضو برابر درد را تسکین داد و سپس مشغول بازگرداندن ماده شد.
باب پانزدهم: فایده دو یا چندبار فصد کردن
هدف از فصد دو کاراست:
1- مقداری خون از تمام بدن یا از عضوی میکاهد بعلت آنکه خون تنها یا با ماده ای به سمت عضوی تمایل پیدا کرده که با فصد به جانب مخالف هدایت می شود. زمانی که خون مرکب همه خلط ها بیرون آمد طبیب می.تواند بعد از بستن یکساعت[1] صبر کند تا بدن کوشش لازم خود را در باقی خلط به جای آورد و آن ها را از موضع خود جدا کند و در موضع فصد جمع کند تا خلط زودتر و بیشتر دفع شود و خون پاکیزهتر گردد و با روشن تر گشتن آن بدن پاک.تر می گردد.
جالینوس گوید هرگاه مقصود از فصد بازگردانیدن خلطی از جانبی به سوئی دیگر باشد هرچند خون را به دفعات بیشتر بیرون می کنند هدف کامل.تری حاصل می شود.
2- آنکه نیرو در مکان خود باقی می ماند و ضعف تولید نمی کند.
در مقدار خارج کردن خون، جالینوس می گوید: اگر در دفعه اول بیشتر و بار دوم کمتر خون بگیرند سبب غش نمی گرددو فاصله ی آن دو در افراد قوی یک ساعت و گرنه مقدار ضعف مدت را بیشتر می نمایند و میان آن ها شربت نوشیده شود.
اگر منظور از فصد بازگرداندن ماده باشد کمترین مدت و زمان فاصله یک روز باید باشد در صورتی که فصد در همان روز باشد رگ زدن مایل انجام میگیرد اگر یک ساعت یا زودتر باید عرضی بزنند و اگر در روز بعد نیاز به فصد باشد از طول انجام می گیرد.چون سر رگ زودتر بسته می شود با روغن زیتون و کمی نمک آغشته نمود و بهتر این است که سر تیغ را آغشته به روغن نمایند تا رگ دیرتر بسته شود و درد کمتر باشد.
نباید در میان دو فصد خوابید زیرا خواب سبب بازگشت ماده به داخل میگردد و منفعت فصد دوم باطل می گردد. هر گاه خون به فاصله متعدد گرفته میشود و رگ قوی است سر رگ را باید گشاد باز کرد.
« اگر سر رگ ملتهب است باید بهتر بزنند. رگ باسلیق (Basilic) اگر باد کند آن را دفعه دوم نمی توان باز کرد و باید آن را با گلاب و اندکی سرکه تر کرد و بست و رگ دیگری را از جانب دیگر باید زد.»
1 در فصدی که امام حسن عسگری علیه السلام انجام داده است در سه نوبت به فاصله تقریبا هشت ساعت بوده است. بحار ج 62 از کتاب خزائج
فصد را در سه مورد بهیچ وجه نمی توان انجام داد:
1-آنکه بهنگام فصد بیمار در حال تب باشد و اخلاط در حرکت باشد که شوریده و با فصد حرکت آن بیشتر و در نتیجه ضررهای آن زیادتر می گردد.
2- آکمی رطوبت، سبب قوت صفرا می شود که با فصد آن مقدار رطوبت از بین رفته صفرا قوی تر می گردد.
مقدار خون که مایه قوت است با فصد کاملاً خارج شود و نیرو تحلیل رود.
تب یا از غیر عفونت است و یا ازعفونت که آن نیز بر دو نوع است یا سبب زردی و فرورفتگی صورت می گردد که فصد نباید کرد یا سبب قوام و رنگی سرخ است و نبض هم بزرگ و صورت بیمار عادی است که در این صورت فصد جایز میباشد.
اما سبب بازداشتن لرزش به دو دلیل است یکی به خاطر سرما که خلطی خام و بلغمی می باشد و خون در بدن نیاز است که با سرما مقابله کند و دوم به خاطر صفرا است که خون در بدن سرد کمتر تولید می شود و در نتیجه به خون داخل خودش نیازمند است.
دلیل فصد نکردن در شهرهای سرد به خاطر این است که خون باید در بدن باقی باشد تا اندام ها گرم نگهداشته شود.
دلیل گرما برای آن است که حمام اخلاط را می گذارد و منافذ و مجاری را باز می کند و به خاطر بازشدن آن ها عرق، بسیار می شود وبدن تحلیل می رود و فصد خطا است ولی اگر فصل زمستان باشد قبل از فصد داخل گرما رفته و قبل از آنکه عرق کنند فصد نیکو است.
علت منع فصد در پیری به خاطر آن است که در پیری خون کمتر تولید می.شود و رطوبت جدید بیشتر تولید می گردد و به همین خاطر فصد زیان دارد.
در مردم لاغر به خاطر اینکه حرارتشان بیشتر گرم و صفراوی است با غلبه صفرا خون را با احتیاط باید خارج کرد. در مردم خیلی چاق به خاطر اینکه مزاجشان به سردی گرایش دارد و رطوبت زیاد است وهمچنین سفیدی پوست و در کسانی که حساسیت و ضعف زیاد معده دارند فصد در این حالت ها سبب غش می گردد.
علامت حساسیت معده ناراحتی در هنگام خوردن تندی ها است و علامت ضعف دهانه معده اشتهای کم و درد می باشد. علامت صفرا در معده تلخی دهان است.
باب چهاردم: در بیان مواردی که فصد نباید کرد:
علت هائی که مانع از فصد می شود بیست و یک است:
1- تب 2- رقیق بودن خون و مزاج گرمائی شدید و خشک
3- لرزش در اثر سرمای شدید 4- مزاج خیلی سرد
5- شهرهای سردسیر 6- دردهای شدید
7- حمام 8- بعداز مقاربت
9- کودکی و نارسیدگی 10- پیری
11- لاغری مفرط 12- چاقی مفرط
13- نازکی گوشت و گشاده بودن منافذ و مجاری پوست
14- سفیدی پوست بدن و گوشت بسیار نرم داشتن
15- زردی صورت و گونه و کم خونی
16- بیماری طولانی
17- گرسنگی و خالی بودن معده
18- آروغ و نفخ و پری معده از طعام
19- حساس بودن زیاد دهانه ی معده
20- ضعیف بودن دهانه معده
21- تولید صفرا در داخل معده
در مورد تب ملایم و ابتدای آن این مطالب صادق نیست.
باب سیزدهم: نیروی مردم ضعیف را چگونه می توان حفظ کرد تا غش نکنند
در چهار دسته ضعف بسیار رخ می دهد:
1- افراد با طبع بسیار گرم و لاغر که در معده ی آنها صفرا تولید می شود.
2- آنان که دارای گوشت لطیف و مسام (منافذ) گشاده هستند.
3- آن ها که حس دهانه معده ایشان قوی است.
4- کسانی که دهانه ی معده ایشان ضعیف است که در حال خون دادن کمتر غش رخ می دهد و معمولاً بعد از اتمام فصد رخ می دهد.
قی کردن پیش از فصد از غش جلوگیری می کند و در حال غش هم سودمند است و آن را برطرف می کند. بهمین دلیل در حال فصد از مشک و پرمرغ یا چیزی که به وسیله آن بتوان تهوع ایجاد کرد باید حاضر نمود و هر کس را بخواهند از غش نگهدارند از شراب انار ترش شربتی می دهند.
باب دوازدهم: چگونه در زمان فصد باید قدرت بیمار را حفظ کرد و خون چه مقدار باید گرفته شود
باید اعتماد به حال، دل و نیروی بیمار داشت که حال هر یک را می توان از نبض درک نمود. در زمان فصد طبیب نبض را می گیرد و هرگاه اثر ضعف در آن دید رگ را می بندد و رنگ آن به روشنی رسید و قدرت (جهیدن) کاهش یافت گرفتن خون را قطع می کنند.
اگر دلیل فصد فاسد شدن خون باشد به رنگ و قوام آن نگاه نمی شود بلکه به نبض توجه می گردد و هرگاه نبض ضعیف شود باید در آن زمان رگ بسته شود گرچه به مقدار نیاز خون بیرون نیامده باشد.
هنگامی که سبب فصد فراوانی خون باشد تا با قوت بیرون آمدن خون نباید آن را بست مگر آنکه در نبض ضعف پدید آید. جالینوس می گوید: اگر سبب آماس باشد و رگ مربوطه به آن عضو باشد بهتر است خون فصدتاروشنی ادامه یابد زیرا باقی ماندن خون غیرطبیعی است. بقراط گوید: در بیماری خون رگ با سلیق را تا روشن شدن خون سوخته تخلیه می کنند و به دو علت آن را می بندند یکی به واسطه ضعف و دیگری به علت آماس که خون دیر به رنگ اصلی برمیگردد.
جالینوس در پایان گوید: مقدار گرفتن و خارج کردن خون را در هیچ بیماری نمی توان (دقیقاً) معین کرد و آن با مشاهده طبیب در حال فصد صورت میگیرد.
باب یازدهم: علل لازم برای فصد و میزان خون گرفتن تا حدی که غش کند
در برخی از بیماریها که اجازه نمی دهد مانند خناق (گلودرد موجب خفگی) و خون دماغ شدید[1] و برخی از انواع جنون و در تب های سوزنده و دردهای سخت که غلبه خون وجود دارد واجب است.در خون بیرون کردن تا آنجا که غش پدید آید در ا بایدبه قوت اطمینان داشت، اگر نیرو ضعیف باشد غش منجر به مرگ می شود.
1در قدیم حتی برای گلودرد ساده فصد می نمودند که جُرج واشنگتن به واسطه فصد شدید (چندلیتر) از دنیا رفت. در خونریزی از بینی از بادکش کنار ناف در همان سمت می توان استفاده کرد از داروها چکاندن آبغوره هم موثر است.
باب دهم: موارد فصد
کسی که رگ های او فراخ تر و آشکارتر و رنگ بدن او به سرخی یا سیاهی می.گراید و گوشت فراوان و ماهیچه قوی داشته باشد می تواند فصد کند، مخصوصاً در سال های جوانی و میان سالی و کسانیکه شیرینی و شراب بیشتر می خورند و جوش و کورک در بدن دارند می توانند فصد کنند، اما کودک تا چهارده سالگی به خاطر گرمی و تری اندام ها نمی تواند فصد کند.
حال عمومی و هیات چهارده سالگی راباید نگریست اگر صفراوی و لاغر وبسیار مرطوب باشد فصد نباید کرد و پیران (بالاتر از هفتادسال) را نیز نباید فصد کرد ولی عده ای از پیشینیان پس از هفتادسالگی را هم فصد نموده اند که نیرو پیدا کرده اند و این عمل هر ساله انجام شده است.
کسانی که معده و جگر ضعیف دارندو طعام را به دشواری هضم می کنند و دارای طبع ظریف و قوت کم و خطر بیمارهای سر دارند فصد در آن مضر است و در آنانکه رگ های مرطوب و نرم دارند باید احتیاط کامل نمود.